تام سایر

ماجراهای تام سایر
داستان تام سایر با نام اصلی the adventure of tom sawyer پسرک یتیم بازیگوشی است که با شیطنتهای خود معمولا دردسر ایجاد میکند. هاک دوست صمیمی اوست که فردی یاغی است. تام همیشه به سبک زندگی هاک حسودی میکند و از درس و مدرسه بیزار است. این دو دوست نزدیک به هم تصمیم دارند که در آینده دزد دریایی شوند! در شبی که تام و هاک به قبرستان میروند ناگهان و به طور اتفاقی شاهد قتلی میشوند. آن دو قسم میخورند که هرگز دربارهی ماجرای قتل، با کسی صحبت نکنند. اما ماف پاتر که دائمالخمر است و بین اهالی شهر اعتبار زیادی ندارد با دسیسهچینی جو سرخپوسته به اتهام قتل به زندان انداخته میشود. تام و هاک تنها کسانی هستند در شهر که از بیگناهی او مطلع هستند. از طرفی دیگر در شبی که هاک در تعقیب جو سرخپوسته است به این موضوع پی میبرد که او قصد حمله به بیوه داگلاس را دارد. هاک که همواره خودخواه بوده است و در هر حال به راحتی خود فکر میکرده است، در این موقعیت به دلیل محبتهای بیوه داگلاس دچار شک و تردید برای راحت گذاشتن جو سرخپوسته میشود. این دو موقعیت و تصمیمهای تام و هاک در ادامه داستان اتفاق خواهد افتاد …
در بخشی از کتاب تام سایر میخوانیم:
دوشنبه صبحهای تام احساس بدبختى مىکرد. چون یک هفته عذاب مدرسه رفتن را پیشِ رو داشت. در راه مدرسه دلش گرفته بود اما وقتی هَکلبِرى فین را دید که به طرفش مىآمد چهرهاش باز شد. هیچکدام از پسرهاى دهکدۀ سن پترزبورگ اجازۀ بازى و حرف زدن با هکلبرى فین یتیم و بىخانمان را نداشتند. او پسرى بود بىعار و بیکار، خلافکار، بد دهان و خلاصه بد. و به همین علت بود که بین بچهها جذبه داشت و گاهى مخفیانه پیش او مىرفتند و آرزو مىکردند که کاش جرات او را داشتند و شبیه او بودند. خاله پالی هم شدیدا معاشرت و بازى با هک را قدغن کرده بود و درست به همین علت بود که هر وقت فرصتى دست میداد تام با هک بازى مىکرد. با اخلاق تام که آشنا شدهاید!
هاکلبرى فین همیشه لباسهاى کهنه و پاره مىپوشید و هر وقت دلش مىخواست مىآمد و مىرفت. موقعى که هوا خوب بود جلو در خانهها مىخوابید. مجبور نبود به مدرسه یا کلیسا برود یا به کسى «آقا» بگوید، یا از کسى اطاعت کند. هر وقت دلش مىخواست به ماهىگیرى و شنا مىرفت و تا هر وقت دلش مىخواست بیدار مىماند. مجبور نبود حمام کند یا لباسهاى تمیز بپوشد. خیلى هم خوب فحش مىداد! خلاصه سبک زندگىاش آرزوى هر بچۀ تنبلى بود.
تام گفت: «سلام هکلبرى. اون چیه تو دستت؟»
«گربۀ مرده.»
«بذار ببینمش هک. اَه چقدر سفت شده. مىخوای چهکارش کنی؟»
«میخوام زگیلام رو باهاش درمون کنم.»
«راست مىگى؟ نمىدونستم گربۀ مرده براى درمان زگیل خوبه.»
«پس چى که خوبه؟ گربه رو مىبرى قبرستون، حدودای نصفه شب، جایى که یه آدم بدجنس رو دفن کرده باشن. نصفه شب جنها میآن تا اونو با خودشون ببرن. تو هم مىگى: “جنّا پشت سر جسد راه بیفتید، گربه، تو هم پشت سر جنّا راه بیفت، زگیلها دنبال گربه راه بیفتید. از دستتون خسته شدم.” زگیلا هم میرن که میرن.»
مشخصات کتاب
عنوان: تام سایر
نویسنده: مارک تواین
مترجم: محمد رضا جعفری
زبان: فارسی
فرمت فایل: PDF
تعداد صفحات: ۳۶
حجم فایل: ۱۰٫۷ مگابایت